مهارت، برای جمع آوری اطلاعات محیطی است.
روانشناسان معتقدند که رشد عبارت است از یک سری مراحل پله ای یا یک فرایند پیوسته. همچنین نظریه پردازان پردازش اطلاعات معتقدند که تغییرات تدریجی در مهارت های پردازش اطلاعات در عمل به تغییرات پیوسته و پله ای در تفکر کودکان منجر میشود.
برخی مراحل به صورت پله ای و برخی دیگر تنها در مورد زمینه های معلوماتی خاص از جمله موارد زیر رشد میکنند:
موارد دیگر به شیوه پیوسته رشد میکنند اما هر زمینه با سرعت مخصوص به خود و با استقلال نسبی از سایر زمینه ها ادامه می یابد.
در مهارت هایی همچون فوتبال دقیقا همین اتفاق رخ میدهد و کودک همواره درحال رشد و بدست آوردن مهارت است. در فعالیتی مثل روپایی زدن هر ورزشکار این توانایی را کسب میکند اما با سرعتی متفاوت.
در آکادمی فوتبال کتاب فرایند رشد به صورت پیوسته و پله ای در تکنیک های هر روز ورزشکاران نمود پیدا میکند.
در ابتدای هر هفته با آشنا شدن ورزشکاران با حرکات جدید و تمرینات متناوب و هر روزه یادگیری مهارت های جدید به صورت پیوسته و پله ای ایجاد میشود و در طول هفته این یادگیری به صورت علمی در ناهشیار فرد نهادینه میگرد(همچون مهارت دوچرخه سواری)که در هنگام انجام این ورزش شخص به تمام کاری که در طول انجام این مهارت میپردازد حتی فکر هم نخواهد کرد.
آکادمی ورزشی کتاب بر تعامل کودک با محیط بسیار تاکید دارد.خیلی از چیزهایی که ورزشکار باید یاد بگیرد بار اجتماعی دارد مثلا این که جامعه در مورد فعالیت چه نظری دارد از مردم مختلف (واز جنسیت های مختلف)چه انتظاراتی میرود و در جامعه و فرهنگ چه قوانین و هنجار هایی بر روابط میان فردی حاکم است.
بر اساس این دیدگاه نمی توان کودک را یک دانشمند فیزیکدان دانست که در جستجوی دانش واقعی است. در عوض باید او را یک تازه وارد در یک جامعه جدید دانست. کودک میخواهد یاد بگیرد که با عینک یک جامعه به واقعیت های همان جامعه نگاه کند و این کار جزئی از آن باشد.
برای مثال برای افزایش حافظه تکنیک ها و فعالیت هایی در جهت بدست آوردن هرچه بیشتر کودکان در این زمینه فراهم میشود.
برای مثال:انجام تکنیک های تجسم خلاق به صورت مستقیم بر پردازش دیداری فضایی اثر مستقیم میگذارد که این فاکتور بر عملکرد بهینه ورزشکار در انجام بازی با حریف نمود پیدا میکند.
در تکنیک های فوتبال اگر تمرکز وجود نداشته باشد فرد به جای تنظیم متن نمایشی آن تکنیک، به عوامل دیگر توجه میکند که همین امر باعث به تعویق افتادن یادگیری و بدست نیاوردن نتایج مطلوب در این زمینه میشود.
افزایش مهارت دست ورزی و افزایش سرعت پردازش در عملکرد با انجام بازی های مختلف در محیط ورزشگاه انجام میشود که هم راستا در هدف آکادمی فوتبال است. افراد عادی که اینگونه توانایی ندارند در فعالیت های زیر مهارت کافی را بدست نخواهند آورد.
احساس ارزشمند بودن.کسی که عزت نفس دارد احساس میکند یک فرد ارزشمند است و نسبت به خود نگرش مثبت دارد.
عزت نفس کودکان از سالهای پیش دبستانی تا دوران نوجوانی بارها تغییر میکند. در اواسط کودکی(۸-۱۲)سالگی خودشان و مهارتهایشان را بیشتر از قبل با دیگران مقایسه میکنند و این مقایسه به تدریج بر عزت نفس آن ها تاثیر میگذارد.
عزت نفس کودکان زمینه های خاصی را شامل میشود، برای مثال کودک متوجه میشود که شوت هایش در فوتبال به خوبی دیگران نیست اما در تکنیک های فریب از دیگران عملکرد بهتری دارد. به همین خاطر در آکادمی ورزش کتاب به نقاط قوت ورزشکاران بیش از پیش اهمیت داده میشود وبرای هر ورزشکار به صورت اختصاصی بازگو میشود که در چه فعالیتی بسیار توانمند است.
مقایسه اجتماعی (مقایسه خود با دیگران)در نوجوانی و جوانی به عامل تاثیر گذاری و بسیار مهم در عزت نفس تبدیل میشود. نوجوانان وجوانان به مقایسه خود با دیگران و اینکه دیگران در باره آنها چه فکر میکنند به شدت اهمیت می دهندکه این دو عامل(مقایسه از سوی خود و ارزیابی از سوی دیگران)میتواند در عزت نفس آنها تاثیر عمیقی بر جای بگذارد.